تو کل سال که میری خونه ی فامیل، کوفتم نمیارن بخوری، اون وقت شب یلدا که میشه، از شیر مرغ تا جون آدمیزاد سر سفره پیدا میشه. اکثرا هم سردیجات! از انار و هندونه و ژله گرفته، تا پفیلا و لواشک و آش و کوکو و تخمه و آجیل و قص علی هذا!

باز جای شکرش باقیه که گرونیه!


همه ی فامیل هم خوشحال و خندون، جمله این اقلام رو قروقاطی میریزن تو حلقومشون، جوری که اگه همه اینا رو بریزی تو نیروگاه فردو، یه کیلو اورانیوم غنی شده تحویلت میده!


شبم تا صبح از دلپیچه و سنگینی هیچکدوم خوابشون نمیبره.

آخه اینکه دیگه اسمش یلدا نیست! انتحار دسته جمعیه!



پ.ن: خواهشا شب یلدایی مواظب خودتون باشید. آغاز فصل سرماست، به هیچ وجه هندونه نخورید که با دست خودتون دامن زدید به مریضیتون.

گول این حرفا رو هم نخورید که هرکی شب چله هندونه بخوره مریض نمیشه، یا قدیمیا شب چله هندونه میخوردن! آخه قدیم وسط زمستون هندونه کجا بود؟؟ مگه سردخونه داشتن؟؟

 اصلا قدیمیا عقل تو کله شون بوده، مث ما نبودن که هرچی شنیدن باور کنن!


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Brenda ‏بیشتر از اکسیژن به شنیدن یه خبر خوب نیاز دارم! David دکور خرید اینترنتی Kesha استخدام طلاب